-
یه کمی از من
0لئو در را باز کرد
و چشم هایش را با تعجب باز و بسته کرد
و با دستانش چشم هایش زا مالید…
اویکی بود درست مثل خودش یک لئوی جدید!
لئو در را باز کرد
و چشم هایش را با تعجب باز و بسته کرد
و با دستانش چشم هایش زا مالید…
اویکی بود درست مثل خودش یک لئوی جدید!