وقتی جک حمام میکند، خیلی عجیب و جالب است.
همه چیز در وان او عوض میشود.
چند تا از حیوانات جنگل به وان او میآیند.
وان حمام او یک جنگل پر از ماجراجویی است!
راستی قبلا یک اسب خوب و قوی بود. او با خوشحالی گاری صاحبش را می کشید تا به شهر برود و سبزیجاتش را بفروشد. حالا راستی برای کار کردن در مزرعه زیادی پیر شده بود، اما مرد کشاورز دلش نمی خواست که او را بفروشد، چون خیلی دوست داشتنی بود…